رهام کالا
 

پاورقی دنباله‌دار کتاب «یگانه دستگاه: تاریخچه مخفی آیفون» (فصل چهارم/بخش اول)

این اتفاق هر جای دنیا و برای هر کسی که رخ بدهد، حال‌وروز آن شخص با دیگر کسانی که این واقعه را از سر گذرانده‌اند، کاملاً یکسان خواهد بود. دل آدم از استرس به‌هم می‌پیچد، چرا که گوشی تلفن همراه از دستش سُر خورده و درست کمی آن‌سوتر از دست‌های کشیده و جنون‌زده‌اش به‌سمت زمین سقوط می‌کند و با صدای ترق دردناک و زجرآوری روی کف زمین می‌افتد. بعد، وقتی آدم خم می‌شود تا تلفنش را بردارد، سرتاپا غرق اضطرابی طوفانی است… به‌دشواری می‌تواند بر خودش مسلط شده و نگاهی به دستگاه بیندازد… نگاهی بیندازد و ببیند که بله، هیچ اتفاقی برای صفحه‌ی نمایشگرش نیفتاده است. وقتی آدم می‌بیند که صفحه‌ی نمایش تلفن همراهش جان سالم به در برده چه آهی که از سر آسودگی خیال می‌کشد. اگر به این فکر کنیم که صفحه‌ی نمایش تلفن همراه‌مان چه شرایط مشقت‌باری را تحمل می‌کند، حسابی شگفت‌زده می‌شویم؛ تلفن همراه‌مان را توی جیب شلوار می‌گذاریم و صفحه‌ی شیشه‌ای آن، با دسته‌کلید خانه که توی جیب داریم تماس پیدا می‌کند. تلفن‌مان را تقریباً همیشه روی سطوح خشن و زبر این‌سووآن‌سو هُل می‌دهیم و اغلب وقتی می‌خواهیم آن را روی میز کار و میز غذاخوری و هر جای دیگری بگذاریم، تقریباً پرتش می‌کنیم. با تمام این اوصاف، حفاظ شیشه‌ای صفحه‌ی نمایشگر، انگار خم به ابرو نمی‌آورد. جا دارد بپرسیم که شیشه‌ی روی صفحه‌ی نمایشگر تلفن همراه‌مان از کجا می‌آید؟

این اتفاق هر جای دنیا و برای هر کسی که رخ بدهد، حال‌وروز آن شخص با دیگر کسانی که این واقعه را از سر گذرانده‌اند، کاملاً یکسان خواهد بود. دل آدم از استرس به‌هم می‌پیچد، چرا که گوشی تلفن همراه از دستش سُر خورده و درست کمی آن‌سوتر از دست‌های کشیده و جنون‌زده‌اش به‌سمت زمین سقوط می‌کند و با صدای ترق دردناک و زجرآوری روی کف زمین می‌افتد. بعد، وقتی آدم خم می‌شود تا تلفنش را بردارد، سرتاپا غرق اضطرابی طوفانی است… به‌دشواری می‌تواند بر خودش مسلط شده و نگاهی به دستگاه بیندازد… نگاهی بیندازد و ببیند که بله، هیچ اتفاقی برای صفحه‌ی نمایشگرش نیفتاده است. وقتی آدم می‌بیند که صفحه‌ی نمایش تلفن همراهش جان سالم به در برده چه آهی که از سر آسودگی خیال می‌کشد. اگر به این فکر کنیم که صفحه‌ی نمایش تلفن همراه‌مان چه شرایط مشقت‌باری را تحمل می‌کند، حسابی شگفت‌زده می‌شویم؛ تلفن همراه‌مان را توی جیب شلوار می‌گذاریم و صفحه‌ی شیشه‌ای آن، با دسته‌کلید خانه که توی جیب داریم تماس پیدا می‌کند. تلفن‌مان را تقریباً همیشه روی سطوح خشن و زبر این‌سووآن‌سو هُل می‌دهیم و اغلب وقتی می‌خواهیم آن را روی میز کار و میز غذاخوری و هر جای دیگری بگذاریم، تقریباً پرتش می‌کنیم. با تمام این اوصاف، حفاظ شیشه‌ای صفحه‌ی نمایشگر، انگار خم به ابرو نمی‌آورد. جا دارد بپرسیم که شیشه‌ی روی صفحه‌ی نمایشگر تلفن همراه‌مان از کجا می‌آید؟

این اتفاق هر جای دنیا و برای هر کسی که رخ بدهد، حال‌وروز آن شخص با دیگر کسانی که این واقعه را از سر گذرانده‌اند، کاملاً یکسان خواهد بود. دل آدم از استرس به‌هم می‌پیچد، چرا که گوشی تلفن همراه از دستش سُر خورده و درست کمی آن‌سوتر از دست‌های کشیده و جنون‌زده‌اش به‌سمت زمین سقوط می‌کند و با صدای ترق دردناک و زجرآوری روی کف زمین می‌افتد. بعد، وقتی آدم خم می‌شود تا تلفنش را بردارد، سرتاپا غرق اضطرابی طوفانی است… به‌دشواری می‌تواند بر خودش مسلط شده و نگاهی به دستگاه بیندازد… نگاهی بیندازد و ببیند که بله، هیچ اتفاقی برای صفحه‌ی نمایشگرش نیفتاده است. وقتی آدم می‌بیند که صفحه‌ی نمایش تلفن همراهش جان سالم به در برده چه آهی که از سر آسودگی خیال می‌کشد. اگر به این فکر کنیم که صفحه‌ی نمایش تلفن همراه‌مان چه شرایط مشقت‌باری را تحمل می‌کند، حسابی شگفت‌زده می‌شویم؛ تلفن همراه‌مان را توی جیب شلوار می‌گذاریم و صفحه‌ی شیشه‌ای آن، با دسته‌کلید خانه که توی جیب داریم تماس پیدا می‌کند. تلفن‌مان را تقریباً همیشه روی سطوح خشن و زبر این‌سووآن‌سو هُل می‌دهیم و اغلب وقتی می‌خواهیم آن را روی میز کار و میز غذاخوری و هر جای دیگری بگذاریم، تقریباً پرتش می‌کنیم. با تمام این اوصاف، حفاظ شیشه‌ای صفحه‌ی نمایشگر، انگار خم به ابرو نمی‌آورد. جا دارد بپرسیم که شیشه‌ی روی صفحه‌ی نمایشگر تلفن همراه‌مان از کجا می‌آید؟

این اتفاق هر جای دنیا و برای هر کسی که رخ بدهد، حال‌وروز آن شخص با دیگر کسانی که این واقعه را از سر گذرانده‌اند، کاملاً یکسان خواهد بود. دل آدم از استرس به‌هم می‌پیچد، چرا که گوشی تلفن همراه از دستش سُر خورده و درست کمی آن‌سوتر از دست‌های کشیده و جنون‌زده‌اش به‌سمت زمین سقوط می‌کند و با صدای ترق دردناک و زجرآوری روی کف زمین می‌افتد. بعد، وقتی آدم خم می‌شود تا تلفنش را بردارد، سرتاپا غرق اضطرابی طوفانی است… به‌دشواری می‌تواند بر خودش مسلط شده و نگاهی به دستگاه بیندازد… نگاهی بیندازد و ببیند که بله، هیچ اتفاقی برای صفحه‌ی نمایشگرش نیفتاده است. وقتی آدم می‌بیند که صفحه‌ی نمایش تلفن همراهش جان سالم به در برده چه آهی که از سر آسودگی خیال می‌کشد. اگر به این فکر کنیم که صفحه‌ی نمایش تلفن همراه‌مان چه شرایط مشقت‌باری را تحمل می‌کند، حسابی شگفت‌زده می‌شویم؛ تلفن همراه‌مان را توی جیب شلوار می‌گذاریم و صفحه‌ی شیشه‌ای آن، با دسته‌کلید خانه که توی جیب داریم تماس پیدا می‌کند. تلفن‌مان را تقریباً همیشه روی سطوح خشن و زبر این‌سووآن‌سو هُل می‌دهیم و اغلب وقتی می‌خواهیم آن را روی میز کار و میز غذاخوری و هر جای دیگری بگذاریم، تقریباً پرتش می‌کنیم. با تمام این اوصاف، حفاظ شیشه‌ای صفحه‌ی نمایشگر، انگار خم به ابرو نمی‌آورد. جا دارد بپرسیم که شیشه‌ی روی صفحه‌ی نمایشگر تلفن همراه‌مان از کجا می‌آید؟

این اتفاق هر جای دنیا و برای هر کسی که رخ بدهد، حال‌وروز آن شخص با دیگر کسانی که این واقعه را از سر گذرانده‌اند، کاملاً یکسان خواهد بود. دل آدم از استرس به‌هم می‌پیچد، چرا که گوشی تلفن همراه از دستش سُر خورده و درست کمی آن‌سوتر از دست‌های کشیده و جنون‌زده‌اش به‌سمت زمین سقوط می‌کند و با صدای ترق دردناک و زجرآوری روی کف زمین می‌افتد. بعد، وقتی آدم خم می‌شود تا تلفنش را بردارد، سرتاپا غرق اضطرابی طوفانی است… به‌دشواری می‌تواند بر خودش مسلط شده و نگاهی به دستگاه بیندازد… نگاهی بیندازد و ببیند که بله، هیچ اتفاقی برای صفحه‌ی نمایشگرش نیفتاده است. وقتی آدم می‌بیند که صفحه‌ی نمایش تلفن همراهش جان سالم به در برده چه آهی که از سر آسودگی خیال می‌کشد. اگر به این فکر کنیم که صفحه‌ی نمایش تلفن همراه‌مان چه شرایط مشقت‌باری را تحمل می‌کند، حسابی شگفت‌زده می‌شویم؛ تلفن همراه‌مان را توی جیب شلوار می‌گذاریم و صفحه‌ی شیشه‌ای آن، با دسته‌کلید خانه که توی جیب داریم تماس پیدا می‌کند. تلفن‌مان را تقریباً همیشه روی سطوح خشن و زبر این‌سووآن‌سو هُل می‌دهیم و اغلب وقتی می‌خواهیم آن را روی میز کار و میز غذاخوری و هر جای دیگری بگذاریم، تقریباً پرتش می‌کنیم. با تمام این اوصاف، حفاظ شیشه‌ای صفحه‌ی نمایشگر، انگار خم به ابرو نمی‌آورد. جا دارد بپرسیم که شیشه‌ی روی صفحه‌ی نمایشگر تلفن همراه‌مان از کجا می‌آید؟

این اتفاق هر جای دنیا و برای هر کسی که رخ بدهد، حال‌وروز آن شخص با دیگر کسانی که این واقعه را از سر گذرانده‌اند، کاملاً یکسان خواهد بود. دل آدم از استرس به‌هم می‌پیچد، چرا که گوشی تلفن همراه از دستش سُر خورده و درست کمی آن‌سوتر از دست‌های کشیده و جنون‌زده‌اش به‌سمت زمین سقوط می‌کند و با صدای ترق دردناک و زجرآوری روی کف زمین می‌افتد. بعد، وقتی آدم خم می‌شود تا تلفنش را بردارد، سرتاپا غرق اضطرابی طوفانی است… به‌دشواری می‌تواند بر خودش مسلط شده و نگاهی به دستگاه بیندازد… نگاهی بیندازد و ببیند که بله، هیچ اتفاقی برای صفحه‌ی نمایشگرش نیفتاده است. وقتی آدم می‌بیند که صفحه‌ی نمایش تلفن همراهش جان سالم به در برده چه آهی که از سر آسودگی خیال می‌کشد. اگر به این فکر کنیم که صفحه‌ی نمایش تلفن همراه‌مان چه شرایط مشقت‌باری را تحمل می‌کند، حسابی شگفت‌زده می‌شویم؛ تلفن همراه‌مان را توی جیب شلوار می‌گذاریم و صفحه‌ی شیشه‌ای آن، با دسته‌کلید خانه که توی جیب داریم تماس پیدا می‌کند. تلفن‌مان را تقریباً همیشه روی سطوح خشن و زبر این‌سووآن‌سو هُل می‌دهیم و اغلب وقتی می‌خواهیم آن را روی میز کار و میز غذاخوری و هر جای دیگری بگذاریم، تقریباً پرتش می‌کنیم. با تمام این اوصاف، حفاظ شیشه‌ای صفحه‌ی نمایشگر، انگار خم به ابرو نمی‌آورد. جا دارد بپرسیم که شیشه‌ی روی صفحه‌ی نمایشگر تلفن همراه‌مان از کجا می‌آید؟

اضافه کردن آدرس

ایران